فروشگاه آنلاین نرم افزار و بازی

بخش بعدی

شاید رنسانس(یا نوزایی)بیش از هر چیز با رشد انسان گرایی واحیای اسلوب های جهان کلاسیک پیوسته باشد انسان گرایی چنان که از نامش بر می آید بازگشتی ست به ارزشهای انسانی و زندگی زمینی او ؛این مکتب معتقد است زندگی انسان صرفا مقدمه رای زندگی ابدی نیست، بلکه خود صاحب ارزش است.انسان گرایان لامذهب نبودند، اما ریاضت کش و زاهد هم نبودند.آنان جنبه های طبیعت انسان را می پذیرفتند و با دقت و دلسوزی در راه کشف آن گام بر می داشتند.

آنان مایل بودد زندگی را به وجهی آرمانی و با بینشی واقع بینانه تصویر کنند، وانسان را موجودی برآورد می کردند که هم قابل تقدیر و تحسین و هم مستعد فساد است انسان گرایی از دنیای کلاسیک الهام گرفت، جایی که مهد انسان گرایی بود و نیز انگیزه ی توجه سراسر اروپا به یونان و روم گردید.

با رشد انسان گرایی ، روح ماجراجویی و کنجکاوی در پهنه طبیعت نیز بالیدن گرفت.رنسانس سر آغز گسترش اکتشافات جغرافیایی، آزمایش های علمی جستار های فلسفقی و خلاقیت های هنری گردید و در تعلیم و تربیت، هدف جوامع را روش انسان جامع با مهارت های فراوان در علم، سیاست ، ورزش و هنر شناخت.